شخص خم شده سکسپیرزن بر سر دوست دخترش سرطانی و او را لعنتی
پسرک شهوانی به ملاقات سکسپیرزن یک کشاورز می آید و بر روی تخت خود برهنه می شود. شخص مشتاق مشتعل بر روی شلخته موی دوست داشتنی ، سینه های محکم او را می بوسد و غرق می شود تا با صورت ساده و مرتبش روبرو شود. این مرد با خوشحالی کلاه گوشت گاو گوشتی را شیرین می کند و آن را با انگشتان خود می کند و باعث می شود خرده های آن از صدای وزوز بلند بلند شوند. سگ سیری ناپذیر با شیرینی سرشار از سرطان است و بونر را به داخل کونش فرو می کند ، مثل یک عوضی اشک می ریزد و بین نان های روی لب به پایان می رسد.